محل تبلیغات شما

 باید قدم گذاشت به راهی که راه نیست
دیدار تو به قدر کفایت گناه نیست
آزادگی بدون خطر نیست این قفس
جز جایگاه صوت خوش و روی ماه نیست
ما را به جرم موی سیاهی گرفته اند
پرونده ی تمامی زاغان سیاه نیست
هر یوسفی که رفت به زندان عزیز نیست
هرکس که دست برده به تاجی که شاه نیست
شب را سیاهکار نخوانید شاعران!
روی سپید نیز نشانی ی ماه نیست
ای سرنهاده به دار و به یار خویش
دنیا برای هیچ کسی جان پناه نیست!

باید قدم گذاشت به راهی که راه نیست

عشق بازی کردن آسان می شود

عشق است بلایی که خطر داشته باشد

ی ,راه ,راهی ,روی ,گذاشت ,نیستشب ,که راه ,به راهی ,راهی که ,گذاشت به ,قدم گذاشت

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها